چرا شبح کورنیلوف، پوتین را تعقیب میکند؟
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۸۸۳۷۴
فرارو- رابرت سرویس، یکی از همکاران ارشد در انستیتو هوور و استاد بازنشسته دانشگاه آکسفورد است. او کتابهای بسیاری نوشته از جمله "خون روی برف: انقلاب روسیه (۱۹۲۴-۱۹۱۴). کتابهای "تروتسکی؛ کاهن معبد سرخ" و "لنین؛ زندگی انقلابی سرخ" نوشته او با ترجمه "بیژن اشتری" توسط انتشارات "ثالث" به فارسی چاپ شده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه به طور آشکاری شوکه شده و رنگ پریده و لرزان به نظر میرسید. این تصویر از او زمانی ارائه شد که نیروهای گروه واگنر از جنوب روسیه به سمت مسکو حرکت میکردند. پوتین در پیام خود به مردم روسیه اعلام کرد که شورش در سال ۱۹۱۷ باعث بدبختی غیرقابل تصوری برای روسیه شده بود. او اشاره کرد هرج و مرج پس از آن شورش به جنگ داخلی دامن زد و دولت از هم پاشید و پس از آن بازسازی روسیه با دشواری صورت گرفت و بی ثباتی بر کشور حاکم شد.
شورش تاریخی مورد بحث یکی از کورکورانهترین شورشهایی بود که روسها در قرن بیستم تجربه کردند. در واقع، روسیه بیش از هر قدرت بزرگ دیگری در آن دههها به خود شورش و کودتا دید. اتفاقی که افتاد آن بود که "لاور کورنیلوف" فرمانده کل منصوب شده توسط "الکساندر کرنسکی" وزیر و رئیس دولت موقت روسیه به این نتیجه رسید که کرنسکی فاقد اراده کافی برای مقابله با شوراهای کارگری است که از دید او مانع از اعمال اراده دولت میشدند. (تزار نیکلاس دوم پیش از این پس از انقلاب فوریه کناره گیری کرده بود)
دولت موقت با مشکلات اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی بی نتیجه دست و پنجه نرم کرد. جنگ بزرگ برای روسیه بد پیش میرفت و از دید کورنیلوف تنها راه حل بازگرداندن نظم بود. از دید او باید جلوی تصرف قدرت توسط ولادیمیر لنین و کمونیستها گرفته میشد. ماجرای کورنیلوف تقریبا به محض شروع به پایان رسید و حرکت او به سمت پتروگراد پایتخت وقت که سفری با قطار بود با بازداشت اش در اواخر آگوست به پایان رسید.
سربازان روس خسته از جنگ قصد نداشتند از فرمانده کل قوا پیروی کنند که به نظر میرسید آنان را به جنگ داخلی میکشاند. کرنسکی چند ماه دیگر در مقام اش باقی ماند. با این وجود، فروپاشی دولتاش ادامه یافت. او به حزب کمونیست اجازه داده بود در ازای کمک به مخالفت با کورنیلوف، آشکارا فعالیت کند.
کمونیستها تبلیغات خود را علیه دولت "بورژوازی" و "امپریالیستی" کرنسکی تشدید کردند. آنان تا اکتبر ۱۹۱۷ میلادی از اختیارات کافی در داخل شوراها برای انجام کودتا علیه کابینه کرنسکی برخوردار بودند. برنامه درسی مدارس روسیه در دوره زمامداری پوتین به دانش آموزان میآموزد که سال ۱۹۱۷ زمان مشکلات بود. از این نظر، هیچ ایده جدیدی در سخنرانی شنبه پوتین خطاب به ملت وجود نداشت. همه این موارد پیشتر و اغلب به شکلی شیواتر بیان شده بودند.
مورخان به درستی به تفاوتهای بین شورشهای کورنیلوف و رئیس گروه واگنر یوگنی پریگوژین اشاره خواهند کرد. با این وجود، آن چه اکثر تحلیلهای رسانهها درباره رویداهای این چند روز از قلم انداخته اند واقعیتی حائز اهمیت است: این که پوتین مجبور شد به روسها اشاره کند که یک شورش حتی بی اثر میتواند پیامدهای وحشتناکی داشته باشد.
به نظر میرسد پوتین متوجه شده بود که زیر سطح زندگی اجتماعی روسیه حس همدردی با برخی از انتقاداتی وجود داشت که پریگوژین در پست ویدئویی خود در تلگرام علیه نخبگان حاکم بر روسیه مطرح میکرد. پریگوژین عمدتا خشم خود را بر مقامهای عالی نظامی متمرکز کرد، اما اظهارات او به حوزههای دیگر نیز کشانده شد. او الیگارشهایی را محکوم کرد که از جنگ روسیه و اوکراین سود برده اند. او در برابر بی کفایتی ژنرالها به خشم آمد. از تلفات بی مورد در خط مقدم ابراز تاسف کرد.
پریگوژین به طرز شگفت انگیز و بی سابقهای در وهله نخست نیاز به چنین جنگی را زیر سوال برد. پریگوژین استدلال کرد یک راه حل مسالمت آمیز میتوانست از طریق دیپلماسی بهتر به دست آید.
تبعید به بلاروس مجازات خفیفی برای شورشیای است که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از اعضای نیروهای رسمی روسیه شد. این که آیا پوتین واقعا پریگوژین را رها خواهد کرد یا خیر به مرور زمان مشخص خواهد شد. او به احتمال زیاد امیدوار بود که کودتای مخفیانه انجام دهد تا شاید پوتین را به عنوان رئیس جمهور حفظ کند البته در صورتی که پوتین متقاعد میشد که خط مورد نظر پریگوژین را در سیاست دنبال کند.
در داستان پریگوژین پژواک کورنیلوف وجود دارد. کورنیلوف در سال ۱۹۱۷ میلادی در حالی که از احیای نظم از طریق به کارگیری زور و سرکوب شوراها و دیگر نهادهای غیر دولتی خشمگین حمایت میکرد به دور از تمایل به براندازی تاثیرات انقلاب فوریه بود. او افسری بود که بدون برخورداری از امتیاز خانوادگی راهی نیروهای مسلح شده بود. او که در اوایل جنگ توسط اتریشیها اسیر شده بود جسورانه از کوهها فرار کرد و به عنوان یکی از قهرمانان نظامی روسیه شناخته شد. او به میهن پرستی روسی و ایمان مسیحی ایمان داشت. دلیلی داشت که تصور کند اگر بتواند کرنسکی را سرنگون کند احزاب سیاسی میانه و راست از اقدام اش استقبال خواهند کرد.
کورنیلوف به موفقیت خود بیش از اندازه اطمینان داشت. او به عنوان یک دیکتاتور بالقوه حتی از ارائه منصب وزارت به کرنسکی ابایی نداشت. با این وجود، در مورد یک نکته خودباوری او موجه بود. او میخواست روسیه در جنگ در کنار بریتانیای کبیر، فرانسه و ایالات متحده پیروز شود. او فکر میکرد که پیروزی آلمان منجر به تجزیه کل کشور روسیه خواهد شد.
پریگوژین روز جمعه هفته گذشته گزینه کاملا متفاوتی را ارائه کرد. مهمتر از همه او مدعی بود که دلیل رسمی جنگ روسیه و اوکراین دروغ است. او اعلام کرد که اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ در حال طراحی یک کارزار تجاوزکارانه نبود و ناتو یک حمله نظامی را تحریک نمیکرد و مردم اوکراین فقط میخواستند به حال خود گذاشته شده و کسی با آنان کاری نداشته باشد و همزمان تبلیغات روسیه افکار عمومی روسیه را فریب میداد.
پریگوژین بنیانگذار شرکت نظامی خصوصی واگنر، استاد ریاکاری است. همه کسانی که حرفه او را دنبال کرده اند از رفتار بد او در داخل و خارج از کشور آگاه هستند. هر جا که او دست به کار شده جنجال و قصابی به دنبال داشته است. روسیه جای بهتری بود اگر صرفا دوست قدیمی اش پوتین او را تشویق نمیکرد و زیاده خواهی و استثماری در کار نبود.
کرنسکی در سال ۱۹۱۷ با کورنیلوف در هفتههای پس از فروپاشی شورش به همین شکل مهربان بود. شرایط حبس در زندان بیکوف ضعیف بود و کورنیلوف به سرعت موفق شد نقشه فرار خود را به جنوب روسیه ترتیب دهد و به منطقه دون در اطراف روستوف آن دون فرار کرد که یک قرن بعد اولین شهری بود که پریگوژین در مدت زمان کوتاهی آنجا تحت کنترل خود درآورد و کودتایش را برنامه ریزی کرد. کورنیلوف نیز از آنجا به جمع آوری ارتشی از افسران سابق امپراتوری به قصد مبارزه با ارتش سرخ جدید کمک کرد. با این وجود، آنان پیروز نشدند. او در عملیات علیه نیروهای دشمن در نزدیکی یکاترینودار شهر کراسنودار کنونی کشته شد.
برای روسها با توجه به تاریخ شان بی ثباتی یک پدیده وحشتناک قلمداد میشود. با این وجود، همانند کرنسکی پس از شکست کورنیلوف پوتین دیگر یک زمامداری نخواهد بود که چالش کشیدنش غیرممکن است. پوتین همواره اصرار داشته که همگان باید مانند تزارها و شاید هم مانند "جوزف استالین" دیکتاتور اسبق شوروی او را به دلیل جلوگیری از بی ثباتی مورد تحسین قرار دهند. او این گونه وانمود کرده که تنها فردی است که قادر خواهد بود ثبات روسیه را تضمین کند. با این وجود، این تضمین پس از تبعید پریگوژین به بلاروس اکنون زیر سوال رفته است. سخنرانی پوتین توهم آمیز بود. ارجاع او به سال ۱۹۱۷ او را به طرز غیرقابل قبولی در نقش کرنسکی و پریگوژین را در نقش کورنیلوف قرار داد.
با این وجود، پریگوژین با پیشروی خود به سوی مسکو سعی در نجات روسیه نداشت. او در تلاش بود منبع پول و قدرت خود را نجات دهد: شرکت واگنر. پوتین نیز تلاش میکرد منابع قدرت و پول خود را نجات دهد. من معتقدم پریگوژین وقتی میگوید نمیخواست پوتین را سرنگون کند در کلام اش صداقت دارد. او صرفا قصد داشت پایگاه قدرت خود را که پوتین میخواست از او بگیرد نجات دهد. با این وجود، او بیش از حد موفق شد و تنها زمانی متوجه وضعیت شده بود که نیروهایش در ۲۰۰ کیلومتری مسکو بودند جایی که نمیدانست پس از آن باید چه کاری انجام دهد. تاریخ اخیر روسیه واقعا داستانی است که توسط یک احمق روایت میشود و هیچ معنایی ندارد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل سال ۱۹۱۷
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۸۸۳۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینسایدر: برنامه پوتین جنگ همهجانبه با ناتو نیست، تضعیف درونی است
تحلیلگران نظامی غربی بر این باورند که پوتین به جای حمله بهدنبال تضعیف ناتو از درون است تا نقاط ضعفی ایجاد کند که در صورت تمایل بتواند در آینده به آنها حمله کند.
به گزارش ایسنا، برخی از کشورهای غربی مانند آلمان و لهستان نسبت به برنامههای احتمالی روسیه علیه سایر کشورهای اروپایی هشدار میدهند، اما اینکه آیا ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه واقعا قصد حمله به ناتو را دارد و حمله ممکن است چگونه باشد، هنوز مشخص نیست.
اعضای ائتلاف ۳۲ عضوی ناتو هر کدام سوگند یاد کردهاند که بر اساس ماده ۵ پیمان واشنگتن از یکدیگر در برابر حمله محافظت کنند. این بدان معناست که حمله روسیه به یک عضو میتواند جرقه جنگی با چند کشور مجهز به سلاح هستهای را ایجاد کند.
این در حالیست که پوتین در ماه مارس هرگونه برنامهای برای حمله به اعضای ناتو را رد کرد و چنین ادعاهایی را «کاملا بیهوده» توصیف کرد. با این حال، روسای نظامی غربی متقاعد نشدهاند. یک ماه پیش از آن، پوتین غرب را با احتمال حمله اتمی به دلیل حمایت از اوکراین تهدید کرد. او به پیشنهاد اخیر امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه مبنی بر اینکه ناتو میتواند برای حمایت از کییف به اوکراین نیرو بفرستد، اشاره کرد.
در همین حال تحلیلگران در گفتوگو با «بیزنس اینسایدر» گفتند که پوتین در حال انجام یک بازی طولانی است و نتیجه جنگ اوکراین و تلاش طولانی مدت روسیه برای تضعیف و فرسایش ناتو عوامل کلیدی در تصمیمگیری در مورد حمله روسیه خواهد بود.
فیلیپ اینگرام، افسر سابق اطلاعات نظامی انگلیس به این رسانه آمریکایی گفت پوتین یک مزیت کلیدی نسبت به غرب دارد. در حالی که رهبران غربی برای دورههای انتخاباتی حدودا چهار ساله برنامهریزی میکنند، پوتین رهبری است که هیچ رقیب جدی برای قدرت خود ندارد. این بدان معناست که او میتواند چندین دهه نگاه به جلو داشته باشد.
اینگرام گفت: «او در حال حاضر خواهان رویارویی مستقیم با ناتو نیست. اما او به شیوهای متفاوت فکر میکند و به شیوهای متفاوت از ما در غرب برنامهریزی میکند و بنابراین، روشی جدا از متد کشورهای ناتو برای انجام کارها دارد.»
فیلیپ اینگرام گفت: «بنابراین، جاهطلبی او در رشد این نیست که سال آینده به کشورهای ناتو و ناتو حمله کند. اما او شرایطی را برای این کار تعیین خواهد کرد.»
تحلیلگرانی مانند اینگرام بر این باورند که پوتین به دنبال تضعیف ناتو از درون خواهد بود تا نقاط ضعفی ایجاد کند که در صورت تمایل میتواند در آینده به آن حمله کند. برای انجام این کار، پوتین احتمالا به اصطلاح «جنگ هیبریدی» روسیه علیه کشورهای ناتو را تشدید خواهد کرد.
آنطور که ناتو میگوید، جنگ هیبریدی «اغلب در مناطق خاکستری زیر سایه یک جنگ متعارف انجام میشود. ابزارها یا ابزارهایی که برای راه انداختن جنگ ترکیبی به کار میروند و با هم ترکیب میشوند، اغلب به سختی قابل تشخیص، نسبت دادن و تایید هستند.» آنها میتوانند شامل گسترش تئوریهای توطئه و اطلاعات نادرست، تقویت احزاب افراطی در برخی کشورها، دامن زدن به تهدیدات تروریستی و راهاندازی حملات سایبری برای تضعیف بنیان جوامع غربی باشد.
روث دیرموند، کارشناس حوزه ارتش روسیه در کینگز کالج لندن در این باره میگوید: «خطری که روسیه برای ناتو ایجاد میکند، بعید است که یک تهاجم باشد، بیشتر احتمال دارد که ناشی از طیفی از تهدیدات نظامی و غیرنظامی دیگر باشد؛ آنچه اغلب تهدیدات ترکیبی نامیده میشود.»
به گفته آنها، هدف اصلی این است که ایالات متحده را از «تعهد» خود برای «دفاع از متحدان اروپایی» خود دور نگه دارد، چه با این امید که در یک کمپین نظامی پرهزینه دیگر در جاهای دیگر درگیر شود، یا اینکه از پروژه ناتو خسته شود.
برایدن اسپرلینگ، تحلیلگر شرکت رند به بیزنساینسایدر گفت: «به همین دلیل، من انتظار دارم که روسیه از تمام ترفندها و قابلیتهای موجود در دست خود برای تضعیف وحدت غرب در سالهای آینده استفاده کند.»
برخی اشاره میکنند که روسیه در حال حاضر درگیر جنگ با ناتو است، البته به صورت پنهانی.
رابرت دوور، استاد امنیت بینالملل در دانشگاه هال در بریتانیا هم میگوید این سوال که آیا روسیه به ناتو حمله خواهد کرد یا نه، بیهوده است. او گفت: «روسیه در حال حاضر درگیر درگیری معنادار با کشورهای ناتو و متحدان آنهاست.
جنگ اوکراین محدودیتهای جدی برای قدرت نظامی ناتو ایجاد کرد. این ائتلاف نظامی برای تولید گلولههای توپخانه و مهمات کافی برای اوکراین به تقلا افتاده است. در جریان بنبست در آمریکا بر سر کمک به کییف، کشورهای اروپایی ناتو قادر به جبران این کمبود نبودند و نیروهای اوکراین به ازای هر ۱۰ شلیک نیروهای روس، یک بار پاسخ میدادند و همین هم در بخشهایی از خط مقدم نزدیک به فروپاشی بود.
اسپارلینگ، تحلیلگر شرکت رند گفت، ایالات متحده اخیرا این کمکهای چند میلیارد دلاری به اوکراین را نهایی کرد، اما مشکلاتی که این وضعیت آشکار کرد، عمیق است. او گفت این نقطه ضعفی است که روسیه ممکن است در صورت عدم رفع آن، از آن بهرهبرداری کند.
او افزود: «این درگیری نشان داد که ارتشهای غربی تا چه اندازه برای جنگی که مطابق با شرایط آنها نیست، آمادگی لازم را ندارند. در حالی که ما این شکنندگی را حفظ میکنیم، خطر بیشتری وجود دارد که روسیه فکر کند میتواند دست به چنین کاری بزند.»
دیرموند، کارشناس حوزه ارتش روسیه در کینگز کالج لندن به این رسانه آمریکایی گفت: «تصور یک سناریوی کوتاه مدت یا میان مدت که در آن دولت روسیه منابع لازم برای درگیر شدن در جنگ دیگری در مقیاس اوکراین را داشته باشد، دشوار است. جنگ با ناتو روسیه را نابود میکند، همانطور که پوتین به خوبی میداند، و حتی اگر فکر میکند این احتمال وجود دارد که ایالات متحده برای دفاع از یکی از اعضای ناتو در برابر تهاجم روسیه اقدام نکند، او هیچ نشانهای از تمایل به این موضوع از طریق بازی با رولت هستهای روسی نشان نمیدهد.»
اینگرام، افسر سابق اطلاعات نظامی انگلیس هم گفت، اما هر چقدر هم که طول بکشد، پوتین مصمم است به نوعی پیروزی در اوکراین دست یابد تا بتواند از آن بهعنوان یک پلتفرم برای برنامهریزی کمپین بعدی روسیه استفاده کند. پس از اوکراین، پوتین این میدان را بررسی خواهد کرد و مشتاق بهرهبرداری از فرصتهای بیشتر برای گسترش قدرت روسیه خواهد بود. همانطور که اینگرام میگوید: «او میخواهد اتحاد جماهیر شوروی به دست یک رهبر روسیه بازگردد و این هدف نهایی اوست.»
انتهای پیام